۱۳ مرداد ۱۳۹۹

«هنر چاق‌بودن» به چاپ سوم رسید/ یک‌ناداستان درباره چاق‌ها

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «هنر چاق‌بودن» نوشته رامبد خانلری به‌تازگی توسط انتشارات آوند دانش به چاپ سوم رسیده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «نقطه سر خط (ناداستان‌های ایرانی)» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

مولف این‌کتاب معتقد است چاقی یک زبان بین‌المللی و یک فرهنگ جهانی است. دو آدم چاق با دو فرهنگ کاملاً متفاوت، با دو زبان مختلف می‌توانند تنها با یک‌نگاه، عمیق‌ترین مفاهیم اجتماعی را به یکدیگر برسانند. چاقی یک‌مفهوم فیزیکی نیست، یک مفهوم شیمیایی است. به همین خاطر ممکن است چاق باشید درحالی‌که خودتان کاملاً از این‌واقعیت بی‌خبر هستید یا ممکن است هنرمند باشید و خودتان از این مسئله بی‌خبر باشید. آدم‌های چاق هنر بزرگی دارند، آن‌ها می‌توانند زندگی کنند.

خانلری می‌گوید این‌کتابِ یک‌داستان‌نویس است اما ناداستان است و قرار است مخاطبش را برای یک‌تغییر بزرگ‌ آماده کند؛ تغییر بزرگی که ممکن است تغییرنکردن باشد.

کتاب پیش‌رو، ۱۷ فصل دارد که عناوین‌شان به‌ترتیب عبارت است از:

«فصل صفر، عرضم به حضور انور شما»، «فصل اول، یک‌سری کلیات به‌دردنخور»، «فصل دوم، آشنایی با آقا یا خانم چاقی»، «فصل سوم، تصویر ذهنی شما از آقا یا خانم چاقی»، «فصل چهارم، آشنایی با سندروم خانم حامله»، «فصل پنجم، چاقی آن‌قدرها هم که می‌گویند آدم بدی نیست»، «فصل ششم، آشنایی با سندروم گربه‌ی خانگی درون»، «فصل هفتم، شاید چاقی جریان رایج زمانه شد»، «فصل هشتم، غذا و ارتباط آن با محل زندگی»، «فصل نهم، شاید واقعاً باید از شنبه شروع کرد»، «فصل دهم، مفهوم معجزه»، «فصل یازدهم، جبر دنیای بیرون و اهمیت مخفی‌گاه»، «فصل دوازدهم، مفهوم تلخ یا شیرین رژیم غذایی»، «فصل سیزدهم، اهمیت دیگران»، «فصل چهاردهم، بالاخره آشنایی با مفهوم زمان»، «فصل پانزدهم، ورزش، ترازو و دیگران» و «فصل شانزدهم، به‌خدا من هم یکی هستم مثل شما»

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

به‌عنوان کسی که هر دو سمت ماجرا را زندگی کرده است باید به شما بگویم که همین حالا آدم‌های زیادی هستند که وقتی به من می‌رسند می‌گویند رامبد چاق را بیشتر دوست داشتند. می‌گویند چاقی به من بیشتر می‌آمد. بیشتر آن‌ها این‌حرف را وقتی که چاق بودم هم به من گفته بودند و من همیشه ابرو در هم کشیده بودم که این‌ها چه می‌گویند؟ این‌ها دوست دارند دل من را خوش کنند. همین حالا کدام یک از این‌ها حاضر است باقی عمرش را با یک آدم چاق زندگی کند؟ اما حالا که لاغر شده‌ام از خودم می‌پرسم اینها که دیگر دلیلی برای گفتن این حرف ندارند. این‌ها با این حرفشان نه‌تنها دل من را خوش نمی‌کنند که حتی من را عذاب می‌دهند. آن‌وقت از خودم پرسیده‌ام که نکند واقعا چاقی بیشتر به من می‌آمد. یک‌لحظه به عنوان یک آدم چاق با تمام وجود به این فکر کنید که اگر چاقی بیشتر از لاغری به شما بیاید چه؟ (منظورم این است که چاقی برای شما نه یک محدودیت، جذابیتی باشد که باعث شود شما جذاب‌تر هم به نظر برسید.)


خبرگزاری مهر

نظرات

نظر خود را بنویسید: